رفتار و عمل آدمى را مىشود با آثار آن ارزیابى کرد، و مىشود با انگیزه و نیّت و هدف و جهت آن به ارزش رسید.
از آنجا که کارهاى انسانى در بینش و دل آدمى ریشه دارد و در جامعه و هستى اثر مىگذارد، مىتوان به این هر دو عامل ارزیابى توجه نمود.
دو عمل مساوى از دو نفر آدم، مثل دو ازدواج، دو انفاق و احسان و حتى دو شهادت، برابر نیستند. کسى که به خاطر خستگى از دنیا به شهادت روى مىآورد با کسى که با فراغت و آزادى و حتى با اشتیاقها و علاقهها روى مىآورد برابر نیستند.
کسى که براى راحت شدن از سماجت فقیر، دِرهمى مىبخشد با کسى که مىخواهد گذشت و احسان را درس بدهد و بخشش و جوانمردى را بیاموزد یکسان نیستند. به همین خاطر در روایت نبوى آمده؛ لا عمل الّا بالنِّیَّة و لا نیَّةَ الّا باصابة السنة؛ «1»
هیچ عملى بدون نیّت و بینش نیست و تحقق نمىیابد، همان طور که نیّت جز با سنّت و همراهى سنّت شکل نمىگیرد. در این روایت ارتباط عمل با نیّت و سنّت مطرح مىشود و همین باعث مىشود که عمل ازدواج با توجه نیّت دو طرف و با توجه به همراهى با سنّت رسول به ارزش برسد.
در واقع عمل آدمى مثل اسکناس است و ارزش اسکناس به پشتوانهى آن است. دو پرنده، دو انسان طبیعى، با یکدیگر جفت مىشوند اما ازدواج و پیوند آنها که از سطح عادتها و غریزهها بالاتر رفته باشند و در حد وظیفه آمده باشند، در آسمانها و در عرش خدا بسته مىشود و خدا آن را مىپذیرد و بر مىدارد.
آنها که به خاطر تمامى نیازها و تمامى ابعاد وجود خویش براى زناشویى، براى انس، براى شناخت کسرىها و ضعفها و بهره بردارى از برخوردها و استقامت در مشکلات ازدواج مىکنند، با آنها که به خاطر عادت و یا به خاطر کسب اعتبار و وجاهت وصلت مىکنند و به سراغ بزرگان مىروند و کسانى را مىخواهند که بر آنها تکیه کنند و به آنها افتخار کنند، برابر نیستند.
اینها ذلیل همین تعلقها و اسیر همین ضعفها مىشوند و دنباله مىشوند، که نقطه ضعفها آدمى را به دنبال خود مىکشاند. مىگویند شترى خوابیده بود. روباهى مىگذشت، به شتر روى آورد و با دم شتر بازى آغاز کرد تا آنکه دمش را با دم شتر گره زد. شتر برخاست. دم کوتاه این دو به هم گره خورده بود. روباه معلق مانده بود و به دنبال شتر تاب مىخورد. گربهاى این صحنه را دید. از روباه پرسید چه بر سرت آمده؟ روباه گفت: هیچ! با بزرگان وصلت کردهایم!
راستى که ضعفها و تعلقها آدمى را به ذلت مىکشاند و وصلتهاى ذلیل کار جوانمردان نیست. و اگر غفلتى آن را فراهم کرد و وسوسهاى آن را پخت، ادامه نمىیابد و با رنج همراه مىشود و با درگیرى بریده مىشود.
مرد زندگى با کسى همراه مىشود که به این مرد افتخار کند، نه آنکه وثاق و پیوندى را به گردن بگیرد که او را به دنبال بکشاند و در ذلت بنشاند. کسى که مىخواهد در کلاس ازدواج بیاموزد، با کسى که مىخواهد از توشهى ازدواج نواله بخورد و افتخار جمع کند، برابر نیستند.
بیشتر آنچه که بدى و مشکل ازدواج قلمداد مىشود، مثل سختىها و برخوردها و توقعها و انتظارها و درگیرىها و گرفتارىها، در واقع همین بدىها، خوبى و میوهى خوب ازدواج هستند. این آدمى است که باید از حادثهها، از برخوردها و از درگیرىها بیاموزد و از آنچه که آموخت، راهش را مشخص نماید و بر حماقت و اشتباه خود پافشارى نداشته باشد. آدمى مىتواند حتى از بنبستها بیاموزد که راه کجاست و چگونه باید بازگشت و حلقهى زنجیر را باز کرد و بدون سماجت ولج در آوردن، با تفاهم و محبت و مدارا در راه گام برداشت. بیشتر مشکلات ازدواج از همین کله شقىها و لج در آوردنها آغاز مىشود و سپس این زخمهاى کهنه، عفونى و ملالآور مىگردد و به طلاق و جدایى مىانجامد.
اگر کودکى را مىبوسم و او فریاد مىزند و فرار مىکند، نباید لجاجت کنم و اشکش را در آورم. اگر شوخى و مزاحى را با دوستى آغاز مىکنم، نباید به ناسزا و دشمنى بکشانم. این زیاده روىها و حد نگه نداشتنها، باعث درگیرى و خستگى و جدایى مىشود تا آنجا که حضور تو غنیمت نیست و ملالآور است.
این را هم بگویم، به همان اندازه که ازدواج دو نفر ارزش پیدا مىکند، به همان اندازه وسوسه و حسادت دوست و دشمن زیاد مىشود، که درگیرىها را زیادتر مىکند. پس به گونهاى تظاهر نباید کرد که حسادت و دشمنىها بجنبد و سر بردارد، که اگر این حسادتها به زندگى تو آسیب نزند، باعث از هم پاشیدگى زندگى دیگران مىتواند باشد. تو در جمع آنها به گونهاى سخن بگو که توقعها کم و تحملها زیاد بشود و از مشکلات زندگى بهره بردارند و با سختىها هم راحت باشند، چون؛ رنج و راحتى، در ظرفیت قلبى و در پختگى برخوردها است. گاهى آدمى با تمامى راحتىها در رنج است و غصه مىخورد و گاهى با همهى رنجها راحت است و بهره برمىدارد و پاداش مىگیرد.
منبع: روابط متکامل زن و مرد/ص 13.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
یادواره سرتیپ پاسدار شهید حاج حبیب لک زائی
چهارده توصیه حیات بخش از آیت الله دهکردی
رمضان ماه مسابقه
تبریک
اینگونه نهی از منکر کنید
شهدای هفتم تیر
بازخوانی حادثه 6 تیر 60 (ترور مقام معظم رهبری)
گل صداقت
شناخت امام حسین علیه السلام واجب است.
بار الها درد را درمان توئى
[عناوین آرشیوشده]